در نهم ربیع الاول سال 1349 هجری قمری در خانوادهای متدین ومشهور به علم و دانش در مشهد مقدس رضوی به دنیا آمد. پدرش «سید محمّد باقر»عالمی مقدّس ، و مادرش علویهای والا مقام ، فرزند «علاّمه سیّد رضا مهربانی سرابی» بود. جدّ وی عالم جلیل القدر «سیدعلی سیستانی» بود که علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب طبقات اعلام الشیعه در بارهاش چنین آورده است:
« وی از شاگردان ملاعلی نهاوندی در نجف اشرف، و از شاگردان مجدّد شیرازی در سامرّا بود. وپس از آن در زمره خواص سیداسماعیل صدر در آمد و در حدود سال 1318 هجری به مشهد امام رضا (علیه السلام) بازگشت و در آن جا رحل اقامت افکند و با بهره وافری که از دانشِ و پارسایی و صلاح برده بود، به جایگاه بلندی دست یافت« .
در میان شاگردان نام آور او میتوان از فقیه بزرگ شیخ محمد رضا آل یاسین (قدس سره) یاد نمود.
خاندان حضرت استاد (دام ظله) که از سادات علوی حسینی هستند ، سده یازدهم هجری در اصفهان میزیستند. از سرشناسان آن خاندان در روزگار یادشده می توان فیلسوف پرآوازه (محمد باقر داماد) صاحب کتاب قبسات اشاره نموده یکی از نوادگان وی به نام «سید محمد» در عهد پادشاهی سلطان حسین صفوی به مقام شیخ الاسلامیِ سرزمین سیستان رسیده و به آن دیار انتقال یافته و از آن پس، او و خانوادهاش در همان جا سکنا گرفته اند. نخستین فرد از این خاندان که به مشهد رضوی رهسپار شد، مرحوم «سید علی» بود که برههای را در مدرسه مرحوم ملا محمد باقر سبزواری ماند وبرای ادامه تحصیل، ابتدا به نجف اشرف رفت و سپس رهسپار سامرّا شد.
استاد ما (دام ظله) در زادگاه خود پرورش یافت و دروس ابتدایی و مقدمات را همان جا فرا گرفت. وی در پنج سالگی به فراگیری قرآن پرداخت و پس از آن به یادگیرد خواندن و نوشتن و دروس ابتدایی، به مدرسه دار التعلیم دینی رفت و همزمان با تحصیل در آن مدرسه، هنر خوشنویسی را نزد استادش «میرزا علی آقای ناظم» آموخت.
در نخستین ماههای سال 1360 هجری قمری با راهنمایی پدر بزرگوارش به فراگیری مقدمات علوم حوزوی پرداخت و شماری از کتابهای ادبی مانند شرح الفیه سیوطی، مغنی ابن هشام، مطوّل تفتازانی، مقامات حریری، و شرح نظام را نزد مرحوم ادیب نیشابوری و دیگر استادان فن خواند و شرح لمعه و قوانین را از مرحوم سید احمد مدرّس یزدی معروف به «نهنگ» فرا گرفت. تعدادی از کتب سطوح عالیه همچون مکاسب و رسائل و کفایه را از آیت الله میرزا هاشم قزوینی آموخت و چند کتاب فلسفی مانند شرح منظومه سبزواری وشرح حکمة الاشراق و اسفار را در محضر مرحوم ایسی خواند. شوارق الالهام را از شیخ مجتبی قزوینی فرا گرفت و برای تحصیل معارف وحیانی در حوزه درس مرحوم آیت الله میرزا مهدی اصفهانی (متوفای اواخر سال 1365 هجری قمری) حاضر شد. وی همچنین در حوزه درس خارج میرزا مهدی آشتیانی صاحب تعلیقه بر شرح منظومه و مرحوم آیت الله میرزا هاشم قزوینی (قدس سرهما) حضور یافت.
ایشان در اواخر سال 1368 هجری قمری راهی حوزه علمیه شهر مقدس قم شد و در بحثهای خارج فقه و اصول مرجع بزرگوار آیت الله سید حسین طباطبائی بروجردی (قدس سرّه) شرکت نمودند و بسیاری از مهارتهای فقهی و دیدگاههای رجالی و حدیثی را از ایشان فرا گرفتند وافزون بر این، از حوزه درس فقیه بزرگوار سید محمد حجت کوه کمرهای (قدس سره) نیز بهره فراوان بردند.
آثار علمی
حضرت استاد (دام ظله) از اوایل سال 1381 هجری درس خارج فقه خود را بر مبنای کتاب مکاسب شیخ انصاری ( قدّس سرّه) آغاز کرد و پس از آن به شرح کتاب عروه الوثقی پرداخت و شرح کتاب طهارت، بخش زیادی از کتاب صلاة ، بخشی از کتاب خمس، تمام کتاب صوم و اعتکاف را به پایان برد و شرح کتاب زکات را شروع نمود.
در همان سالها، به درسهای فقهی دیگری پیرامون مباحث کتاب قضا و بحثهای «ربا» و «قاعده الزام» و «قاعده تقیه» و دیگر قواعد فقهی نیز پرداخت و مباحث رجالی شامل «حجیّت مراسیل ابن ابیعمیر» و «شرح مشیخه تهذیبین» = (تهذیب و استبصار) وغیر آن را نیز در برنامه خود قرار داد.
درس خارج علم اصول را از شعبان سال 1384 هجری قمری آغاز کرد و دوره سوم آن را در شعبان سال 1411 هجری به پایان برد.
در طول سالهای یادشده، بسیاری از فضلای برجسته در بحثهای پربار و ارزنده ایشان شرکت نمودند که برخی از آنان در شمار استادان بحث خارج شمرده میشوند؛ مانند حضرات آیات شیخ مهدی مروارید، سید مرتضی مهری ، مرحوم سید حبیب حسینیان، سید احمد مددی ، شیخ مصطفی هرندی ، سید هاشم هاشمی و تنی چند از دیگر اساتیدی که در حوزههای علمیه به تدریس اشتغال داشته و دارند.
مرجعیت
در واپسین سال های زندگی حضرت آیت الله خوئی (رضوان الله علیه) میان بسیاری از فضلا، دغدغه های فراوانی برای یافتن شخصی به عنوان جانشین آیت الله خوئی (قدس سره) و انتخاب مرجعی برای شیعیان مطرح بود که بتواند با حمایت از حوزه علمیه و استقلال مرجعیت دینی را پاس دارد و به شایستگی های علمی و پارسایی و تقوا و حکمت و تدبیری که از ضرورتهای بایسته برای یک مرجع تقلید است، آراسته باشد.
بدین سان، نگاه بسیاری از فضلا به حضرت استاد (دام ظله) معطوف شد، کسی که آیت الله خوئی (قدس سره) وی را برای امامت جماعت به جای خود در مسجد خضرا برگزیده، و آوازه این اقدام در میان توده های مردم پیچید. این در حالی بود که از یک ربع قرن پیش از آن، در محافل علمی و حوزوی از ایشان به عنوان استادی توانا در بحث خارج یاد میشد.
با درگذشت آیت الله خوئی در 8 صفر 1413 هجری، گروهی از علمای اعلام و پیشاپیش همه آنان، آیت الله سیدعلی بهشتی (قدس سره) و آیت الله شیخ مرتضی بروجردی (قدس سره) علما وفضلا مردم را به تقلید از استاد ارجاع دادند و در پی آن بود که بسیاری از مؤمنان در عراق و ایران و کشورهای خلیج فارس و پاکستان و هندوستان به تقلید از معظمله روی آوردند. با رحلت آیت الله العظمی سید عبد الاعلی سبزواری در 27 صفر 1414هجری، بیشتر مقلّدان آن مرحوم در عراق و خارج از آن کشور نیز به ایشان رجوع کردند و پس از ارتحال آیت الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی (قدس سره) در 24 جمادی الثانی 1414 هجری ، تقلید از حضرت استاد (دام ظله) شتابی افزونتر و دامنه ای گستردهتر از سرزمینهای اسلامی را فرا گرفت و بیشتر مؤمنان در عراق و احساء و قطیف و ایران و لبنان و کشورهای خلیج فارس و پاکستان و هندوستان و مسلمانان مهاجر در اروپا و آمریکای شمالی و جنوبی و استرالیا و دیگران به تقلید از ایشان روی آوردند و با فوت آیت الله العظمی شیخ محمدعلی اراکی (قدس سره) و آیت الله العظمی سید محمد روحانی (قدس سره) رجوع به ایشان قلمروی گستردهتر یافت، به گونه ای که حضرت استاد (دام ظله) امروزه مرجع اعلای طایفة امامیه به شمار میآیند. خداوند بر طول عمر پر برکت ایشان افزوده واسلام ومسلمانان را از وجود ایشان بهرمند سازد.